تاریخ : چهارشنبه 93/2/3 | 1:30 عصر | نویسنده : آریایی

باید که ز داغم خبری داشته باشد ،

هر مرد که با خود جگری داشته باشد...
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش...
 در لشکر دشمن پسری داشته باشد !
حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل...
بازیچه ی دست تبری داشته باشد!
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی...
فرزند تو دین دگری داشته باشد !
 آویخته از گردن من شاه کلیدی...
این کاخ کهن بی که دری داشته باشد!
سردرگمی ام داد گره در گره اندوه...
 خوشبخت کلافی که سری داشته باشد !